تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

و این بار وقایع 8 گانه!!

وقایع را به جای جمع واقعه، جمع «واقعیت» بخوانید!


1.

سایت ستاد تبلیغاتی روحانی که از هواداران خواسته بود اطلاعات آرایی را که می دهند ثبت کنند، امروز فیلتر شد. حال به چه جرمی خدا می داند. پس از فیلتر شدن البته ظاهرا بلاهای دیگری هم سرش آمده که کاملا از دسترس خارج شده است.

ظاهرا دوستان پس از سایت های نظرسنجی مستقیما سراغ سایت های مقابل رفته اند. 

همین که تلفن های همراه کار می کنند و دسترسی به اینترنت برقرار است البته جای شکر دارد!


2.

«محمود احمدی نژاد» نتیجه بصیرت و شناخت مردم مسلمان و همین طور اشارات دینی مراجع و در مجموع نتیجه اسلام بود و قرار بود راه مسلمانان دنیا به سمت مدیریت جهان را هموار کند. میرحسین موسوی یا مهدی کروبی اما، انتخابهایی حاصل تجربه و حدس و ترجیح عقلانی بودند.

حال، تجربه و تشخیص، ابزارهایی محدود، خطاپذیر و قابل بررسی و نقد هستند اما بصیرت دینی، تکلیف مذهبی و ... دستورهایی از بالا هستند و قرار است این خطاها را نداشته باشند. حال همان ابزارهای "آسمانی" و "کامل" پس از آن نتیجه "گهربار" دوباره آمده اند و خرد و خردگرایی را تحقیر می کنند!!!


3.

در تاکستان طرفداران سعید جلیلی به اسپری نویسی روی آورده اند و جز آنها اسپری نویسی دیگری دیده نمیشود. البته طبیعی است، تنها ایشان هستند که از کسی نمیترسند و خود را متصل به بالاترین منابع قدرت می دانند.


هشت سال پیش هم البته اسپری نویسی داشتیم: ظلم و فساد و تبعیض، احمدینژاد به پا خیز

4.

«درود خدا بر او ، فرمود : همانا خدا واجباتى را بر شما لازم شمرده ، آن ها را تباه نکنید و حدودى براى شما معین فرموده ، اما از آن ها تجاوز نکنید و از چیزهایى نهى فرمود ، حرکت آن را نگاه دارید و نسبت به چیزهایى سکوت فرمود نه از روى فراموشى . پس خود را دربارة آنها به رنج و زحمت دچار نسازید.»  نهج البلاغه - حکمت 105


این که برای رای به جلیلی دنبال "حجت شرعی" می گردند به نظر یک حرکت عجیب است! در جامعه هر کسی باید بگردد انتخاب درست را پیدا و نظرش را اعلام کند! در مباحات که دنبال حجت شرعی نمی گردند!


5.

طبق تمام تحلیل های بسیار هوشمندانه عزیزان در این انتخابات قرار بود فتنه و انحراف با هم متحد شوند، اما فعلا که اصلاح طلبان با اعتدال گرایان متحد شده اند و از آنجا که تحلیل های عزیزان همیشه درست هستند، فرمودند:


"دکتر یدالله جوانی در یادداشتی با عنوان «رویکرد حلقه انحراف در انتخابات» نوشت: حلقه انحراف به دنبال آن است تا با پیروز شدن اصلاح‌طلبان، مدعی شود فقط کاندیدای حامیان دولت بود که می‌توانست در این رقابت‌ها مانع به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان شود."


6.

هنوز در بسیاری از حوزه ها نام دکتر عارف بین نامزدها به چشم می خورد. تعلل در کار ناظران هم که بدیهی است کاملا! اما نسبت به 88 انتخابات کم حاشیه تری داریم... ضمنا خبری از محمود احمدی نژاد نیست. از آن سکوت و این که هنوز رای نداده است!


7.

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به سوالی در خصوص علت عدم احراز صلاحیت خویش گفت: با توجه به شور و نشاطی که در سراسر کشور پس از اعلام حضورم در انتخابات ایجاد شد و از آنجایی که در مسیر تایید صلاحیت بنده نیز بهانه و مشکلی نبود. یک مقام ارشد امنیتی، برخلاف عرف و قانون، شخصا در جلسه بررسی صلاحیت ها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرار گرفت و نهایتا به اعضای شورای نگهبان گفت: که حضور هاشمی در انتخابات میتواند موجب پیروزی قاطع و با رای بالای مردم شود که با راه  و رسم آنها سازگار نیست و لذا این شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط جسمی رای به عدم احراز صلاحیت بنده دهند.


8.

مورد 7 و 6 بعید است به هم ربطی داشته باشند!

مناظره سیاسی - نامزدها به اختصار

مناظره این بار رنگ و بوی چالش بیشتری داشت. هر چند با توجه به غیبت محمود احمدی نژاد و دیگر همکارانش کسی به تقلب در مدرک، یا فساد مالی متهم نشد اما بحث های جالبی مطرح شد. در این پست به اختصار به نامزدها پرداخته و در پست بعد به نکات مهم مناظره می پردازیم.

1. غرضی:

اصراری که ایشان به عدم بحث روی گذشته و کنار گذاشتن جناح های کشور داشت، با تاکیدی که ایشان روی جمله ای از اصلاح طلبان داشت تناقض بزرگی بود.

حال این سند حقوق بشر که به گفته خود ایشان نامه امام علی ع به مالک اشتر همه آن را دارد چه ایرادی دارد که ایشان را این همه عصبانی می کند خدا می داند.


2. حداد عادل:

اصلا بهتر از مناظره قبلی نبود. حداد آمده بود که بحث را درباره مشکلات کشور به سمت اصلاح طلبان ببرد. داستان مجلس ششم که پس از تجدید نظر و ابطال صدها هزار رای با رتبه سی ام به مجلس رفت، انتقاد از حذف های دولت خاتمی و این که حذف های احمدی نژاد جواب آنهاست در برابر این که احمدی نژاد اصولگرا نیست چگونه جمع میشود؟!

(گفتنی است، خاتمی وزیرهایی اصولگرا را برای 8 سال به صورت ثابت در کابینه داشت!)


3. قالیباف:

به هیچ وجه خوب نبود. قالیباف هر 3 جمله یک بار می گوید به قبلی ها احترام می گذارد، اما به طور کامل در حال تخریب اصلاحات است. گریزهای ناگهانی به جبهه و خاطرات رزمندگی به نظر اصلا برازنده نبود و نشان از بلاتکلیفی دیدگاه او داشت. قالیباف باید انتخاب کند یا نظامی باشد یا نباشد. جالب است که قالیباف به تمام برخوردهایی که ما از زمان او با دانشجویان سراغ داریم، افتخار می کند.

البته اعتماد به نفس او در هنگام ارائه این سخنان مثال زدنی است!


4. روحانی:

روحانی درباره سابقه خود در دیپلماسی و شورای امنیت ملی مسلط و حاضر جواب عمل کرد. ضمن این که وقت خود را هم به خوبی مدیریت کرد. اما شاید اگر در کنار آن ایستادگی در برابر حرف های قالیباف، ایرادات خود را تلویحا می پذیرفت در وضعیت بهتری قرار می گرفت.

نقدهایش به قالیباف و سیاست خارجی روز، استوار و مستدل بودند، و البته روحانی استفاده از جملات مناسب هوادارانش را خوب بلد است.



5. ولایتی:

علی اکبر ولایتی با آن سابقه طولانی و تجربه اش در سیاست خارجی در این مناظره می توانست موقعیت خوبی داشته باشد و از این موقعیت هم استفاده لازم را کرد. وی انتقادات خوبی به سیاست خارجی وارد کرد، هر چند که سعید جلیلی تمام اطلاعات او را غلط می دانست. اما مسائلی را که درباره عملکردهای مخرب و کارشکنی های داخلی عنوان کرد که تا به حال به این صورت گفته نشده بودند و برای مخاطب شناخت سیاسی به همراه داشتند. 

کارشکنی هایی که هر چند به نظر تعدادیشان به تیم احمدی نژاد برمیگشت اما ولایتی حاضر نشد اشاره ای نزدیک تر از "عده ای که می خواستند کار به نام خودشان تمام شود..." داشته باشد.


6. عارف:

دکتر عارف اما در این مناظره به قرعه خوبی خورد! تمام وقتش را آگاهانه در نوبتش برای سخنرانی استفاده کرد. عارف به موقع بحث را از دولت اصلاحات به سمت اصولگرایان آورد تا اصولگرایان نتوانند مناظره را در مسیر خود و انتقاد از اصلاح طلبانی که 8 سال است حذف شده اند، پیش ببرند.

هر چند عارف هنوز در حاضر جوابی کمی ضعف دارد و می توانست از نامزدهای در بند هم سخن بگوید، اما پاسخ هایی که به نقدها به ترتیب داد، پذیرفتن اشتباهاتش در دولت خاتمی و همین طور استفاده کامل از فضاهای مطرح شده باعث میشود او یکی از موفقترهای این مناظره باشد.


7. جلیلی:

صحبتهای جلیلی مخاطب را درباره انتخابش به عنوان مسئول تیم مذاکره به شک می اندازد!

تمام جلیلی را می توان در این دو جمله خلاصه کرد که اولا بنده تنها کاندید اسلامی و اسلامگرا هستم پس درست می گویم و همین برای ریاست جمهوری کافی است. و ثانیا بنده کاندیدای حزب اللهی مورد نظر مقام رهبری هستم!

علاوه بر آن تخطئه اطلاعات دیپلماتیک علی اکبر ولایتی، دادن گزارش از کشته شدگان حرکات مدنی در کشور و گرفتن ایراد از عارف و دولت خاتمی به جای قالیباف یا نیروی انتظامی، صحبتهای عجیب درباره مذاکرات هسته ای، ایراد گرفتن های تکراری به اصلاحات، کشاندن بحث به مساله تکراری فتنه، صحبت های جالب(!) درباره قطعنامه 598 و چند حرکت اشتباه دیگر باعث میشوند جلیلی چه به صورت سیاسی-جناحی و چه به صورت فردی-گفتمانی در این مناظره کاملا ناموفق باشد.

در کل جلیلی خیلی سعی کرد با انتقاد از دولت اصلاحات خود را محافظ اسلام و ولایت نشان دهد، ژستی که محمود احمدی نژاد خیلی وقت است خرابش کرده است!!!


8. رضایی:

محسن رضایی اما با موضع گیری های معتدل تر توانست حداقل چیزی را از دست ندهد. او سعی کرد به انتقادهای فنی به کل مناظره جایگاه خود را به صورت یک "بزرگتر" نشان بدهد. مطلبی که البته مورد استقبال نامزدها قرار نگرفت؛ هر چند به زعم نگارنده نقدهای رضایی اگر خیلی به جا نبودند، حداقل وارد بودند!

مناظره فرهنگی - نامزدها به طور خلاصه!


شاید بتوان کاندیداها را در یک عبارت کوتاه این گونه دید:

1. غرضی:

ایده هایی که به نظر عجیب می رسند. انتقال نیروی کار از سخت افزار به نرم افزار آن هم در کشوری که قانون کپی رایت را اجرا نمی کند؟

2. حداد عادل:

حتی همان ایده های عجیب جناب غرضی را هم ندارد. هیچ چیز قابل توجهی نیست و انگار حداد نیامده که رییس جمهور شود!

3. قالیباف:

سخنران مسلط و خوبی است. از دیگران به خاطر ندادن راهکار انتقاد می کند اما در باب فرهنگ حتی کلی تر از فرهنگ صحبت می کند. ضمنا مثال کمربند ایمنی و ارتباط آن با برخورد فرهنگی افتضاح بود!

4. روحانی:

نقد و نقد و نقدهای هر چند درستی که به وضعیت موجود دارد. چیزهایی می گوید که دل مخاطبش را خنک کند. شجریان، فرهادی، دانشجو... اما این کافی نیست. هر چند التزام کلامی ایشان به آزادی قابل ستایش است!

5. ولایتی:

هویت ایرانی - اسلامی به واقع هنوز تعریف قابل استفاده ای ندارد. آن همه صحبت درباره تاریخ، جوانمردی، فتیان با تپق های قابل توجه... به واقع هدف چه بود؟

6. عارف:

به عنوان معاون اول خاتمی موقعیت قابل نقدی دارد و در مناظره همواره در خطر است. از طرفی می تواند از کارنامه سیاسی و اقتصادی خودش دفاع کند. در کل اگر ائتلافی بین او و روحانی نباشد شانسی ندارد. چرا که مشکل اصلی او تحریم انتخابات توسز هوادارنش است.

شاید بهتر بود بیشتر به مشارکت مردم می پرداخت و این امر را یادآوری می کرد.

7. جلیلی:

ظرفیت - آزاد سازی - انحصار - اشتغال زنان - مادر تمام وقت - ارزش های اسلامی برای مذاکره کننده و دیپلمات ارشد ایران واقعا کم بود. استفاده از لغات کلیشه و ساختارهای غیرایجابی که تنها به درد بیانیه های بسیج دانشجویی می خورد.

حرف هایی که مخاطب را بدجوری یاد محمود احمدی نژاد می اندازد.

8. رضایی:

استفاده اش از مطالب جمعبندی شده کاملا شایسته بود. اما جناب آقای رضایی فراموش کرده بود که جمع بندی و خلاصه نویسی بیش از حد او را به تکرار حرفها در زمانش مجبور می کند.

مناظره فرهنگی - چهره جلیلی!

با اعلام این که همان طور که می بینید بازگشته ام، عرض شود که بلاگ اسکای مدتی است به دلیل به روزرسانی تعطیل است. همین شد که دوباره مزاحم بلاگفا شدم تا اندکی سر مخاطبان گرامی را درد بیاورم!!!

من مناظره ها را دیدم، به نظرم در این مناظره فرهنگی نکته مثبت این بود که سعید جلیلی بسیاری از مواضع خود را اعلام کرد.

نگاهش به هنر، اشتغال زنان، ظرفیت ها، تهدیدهای هنر، اینترنت، آزاد بودن دانشجویان در دانشگاه، ارتباط استاد شجریان با انحصار در هنر (!) و خلاصه از کلی گویی هایی که هر چند زیاد شنیده ایم اما در مناظره گفته شدنشان بحثی دیگر است.

صرف نظر از این که مشابهت های بسیاری بین سعید جلیلی و یک دانشجوی کارشناسی سال دوم دانشگاه عضو بسیج دانشجویی یا تشکل ساختگی "انجمن مستقل" به کجا بر می گردد و چرا ایشان همان قدر خام و همان قدر آرمان گرا نشان می دهند؛ و این که این ضعف گفتمانی که در صحبت های ایشان هست دلیلش چیست، این موضع گیری ها را میتوان هم برای جلیلی و هم برای مخالفانش به فال نیک گرفت!

همین طور این که بیجهت نبوده است که به گفته شاهدان عینی تبلیغات روی چهره سعید جلیلی دو سال است توسط تشکل های دانشجویی آغاز شده است. از وی به عنوان "آبروی ایران" و "مدافع حیثیت کشور" نام برده شد و در عکسهای بسیاری که از مناجات و ادای فریضه های مذهبی شخصیت مذهبیش بسیار تبلیغ شد.


برای اصلاح طلبان این روشن گفتن سعید جلیلی "پرده افتادن" از اندیشه هایش تلقی شده و آرای او را کاهش می دهد، یا شاید هواداران آنها احساس خطر کنند و پای صندوق بیایند و برای سعید جلیلی این اعلام موضع یعنی این که ایشان روی نیروهایی بسیجی حساب ویژه ای باز کرده است و می خواهد خود را به آن تحلیل های "فتنه - فراماسون - حجاب - مدیریت جهان" نزدیک کرده و شاید فکر می کند که رای هر بسیجی بیش از یک رای می ارزد!!! بالاخره این مواضع شاید بتواند آن دختر خبرساز را که از او خواسته به قرآن قسم بخورد فدایی رهبر است راضی کند.

درباره مناظره حرف بسیار است. همین یک مورد باشد. برای باقیش و از مناظره مهمترها باز می گردم!!!

پینوشتها:

1.

ادامه دارد...

2.

طبق معمول اعلام نظر آزاد است.

تحریم؛ گفتمان دشمن؛ و یک سوال!

در ابتدا باید عذرخواهی کنم از تمامی مخاطبین و همین طور جناب فیروزی؛ بابت این که قول داده بودم که در نوشته بعدی با یک پست رنگی در خدمتشان باشم.

راستش این نوشته را تا نصف نوشتم؛ اما عذرخواهی نگارنده را بابت موکول کردن تکمیل و انتشار آن به یک فرصت مناسب پذیرا باشید. واقعا در این روزها در شرایطی نیستم که بتوانم یادداشتهای مثبت و امیدوار کننده بنویسم! هر کار می کنم درست از آب درنمی آید...


و اما موضوعی که امروز می خواهم با آن بپردازم باز نقد و سوالی بر «گفتمان دشمن» آقای پناهیان است که به یمن روزگار پرتناقض امروز طرفدار زیاد دارد. 

سوال بسیار ساده است:

این همه که می گوییم باید به دشمن نگاه کرد!!!! و از واکنش او همه چیز را فهمید، به گزارش بهترین، معتبرترین و صادق ترین خبرگزاری های دنیا؛ یعنی فارس و مهر و رجانیوز غربیها اعتراف کرده اند که تحریمها بی تاثیر اند و باعث پیشرفت ایشان هم می شوند!

از تمام عزیزانی که به گفتمان دشمن علاقه دارند خواهش می کنم مرا روشن کنند؛ الان که غربیها دارند ما را در تحریم شدن تحسین می کنند و این را باعث پیشرفت ما می دانند؛ ما نباید شک کنیم که احتمالا داریم خطا می رویم؟!



پینوشت:

1.

کاش می توانستم بگویم الان تحلیلم از اوضاع سیاسی ایران و غرب از 88 تا به امروز چیست!

2.

گفتا ز که نالیم؟! از کیست که بر ماست؟!

3.

گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ | باز آ که توبه کردیم، از گفته و شنیده!