تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

نامه ای به حسن روحانی - قسمت دوم

جناب آقای حسن روحانی؛ دوباره سلام،

همان طور که قول داده بودم نامه دوم را در باب سیاست، نظام سیاسی و پیچ و خم های سیاسی کشور برایتان می نویسم.

در باب سیاست سخن بسیار است و متاسفانه در کشور ما مصالح روزها و سال ها راه را بر توسعه سیاسی واقعی و نگاه بازتر و اندیشیدن به توسعه بلند مدت بسته است. مثلا این که ما در کشور "فتنه گر" داریم باعث میشود که قانون اساسی را دیگر به بررسی و حتی نقد نگذاریم. اما قطعا در همین شرایط نابسامان هم هستند اهدافی که می توان به آنها رسید و هستند ظرایفی که باید رعایت شوند.


1.

ابتدا به ساکن، باید توجه کرد که بسیاری از مسائل کشور در جمهوری اسلامی در حوزه اختیارات شما به عنوان رییس جمهور نیستند. هر چند رییس دولت نهم و دهم خیلی سعی کرد به آنها دست یابد اما تنها چیزی که به ارمغان آورد آشفتگی بود و بی نظمی.

باید دقت کنیم که در بسیاری از مسائل سیاست خارجی، رابطه و روش تقابل با امریکا و اسرائیل و همین طور مسائل هسته ای روش نظام در دولت نهم و دهم را هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند، اما تغییر این سیاست ها اگر قرار باشد به دعواها و مسائل دوران اصلاحات بینجامد هزینه بسیاری خواهد داشت. چرا که دوستان اصولگرا و بازوهایشان این بازی را خوب بلدند!



2.

شما رییس جمهور نظامی می شوید که اساسا تکلیفش نامعلوم است!

در جمهوری اسلامی نه نظام پارلمانی است، نه ریاست جمهوری؛شما به عنوان بالاترین مقام قانونی پس از مقام ولایت و مسئول اجرای قانون اساسی شناخته می شوید (قبلتر می توانستید تذکر قانون اساسی بدهید که دوستان اصولگرا برای محدود کردن محمد خاتمی این حق رییس جمهور را انکار و حذف کردند!!) 

اما با همه این ها مجلس در راس امور است و شما عملا نهاد پایین دستی مجلس هستید! و خلاصه معلوم نیست که نظام ما ریاست جمهوری به سبک امریکاست یا پارلمانی به سبک انگلستان! همین باعث میشود عملا آن همه شور و شوق برای انتخابات ریاست جمهوری و خلق حماسه ها تا حدودی کاذب باشد.


3.

نقطه قوت و تجربه ارزشمند شما در مذاکره و تقابل های سیاسی دو طرفه بسیار برایتان مفید خواهد بود. شاید بتوان امیدوار بود که شما وضعیت ارکان مختلف را تدریجا به سمت بهبود ببرید، طوری که زمینه رشد گروه های انصار خشونت و همین طور بهره برداری امثال حسین شریعتمداری برای تهییج آنها فراهم نشود. 

گفتمان احمدی نژاد و تندروی که نتیجه اصلیش به خطر انداختن منافع ملی است و کمک به اهداف اسرائیل، پس از حمایت از سعید جلیلی و اسپری نویسی دیوارها حتی بعد از انتخابات، همانند گذشته خود را گفتمان "نظام" و "اسلام" معرفی می کند تا شکست خود را در انتخابات و عدم مقبولیت خود را در بین مردم انکار کند. روشن کردن وضعیت حامیان این گفتمان می تواند بسیار مفید باشد.


4.

به نظر می رسد دکتر احمدی نژاد با اقداماتی نظیر منحل کردن پی در پی سازمان های نظارتی-مشورتی دولت و همین طور آشوب و اغتشاش در کابینه در ناکار کردن بازوهای قانونی دولت قصدی داشته اند.

شما خوب می دانید که در چنین وضعیتی بازگرداندن اعتبار و تجربه دور ریخته شده بسیار گران و سخت است اما چاره ای نیست، متاسفانه خائنین گرامی موفق شده اند در بسیاری از زمینه ها به نظام جمهوری اسلامی آسیب های جدی وارد کنند.


5.

در وضعیت حاضر رسیدن مردم به برخی از آزادی های اجتماعی حیاتی و اورژانسی به نظر می رسند. امروزه گشت ارشاد برای مقابله با بدحجابی روز به روز ناکارآمدتر می شود و همان احترامی هم که حجاب و محجبه ها داشتند را شدیدا مخدوش کرده است. گذشته از آن استفاده از نفوذ روی والدین و تماس با والدین و تعهد و ... این منبع را نیز از بین برده است.

به عنوان یک راه حل ایران احتیاج دارد که جایی محدود داشته باشد که حجاب در آن آزاد باشد. احتیاج دارد مردم حداقل به یک رسانه مستقل از دولت دسترسی آزاد و قانونی داشته باشند، نه مثل الان که همه به شبکه های خارجی دسترسی غیرقانونی دارند! حداقل نیاز داریم درباره چنین راه حل هایی صحبت کنیم!!!



6.

هر کاری هم که بکنیم، نظام جمهوری اسلامی امروز در اذهان عمومی داخل و خارج با چالش هایی رو به روست که هر چند تعدادی از آنها در حوزه اختیارات شما نیستند، حداقل شما میتوانید درباره آنها صحبت کنید!


این که کشوری چند نفر سیاسی مخالف یا منتقد را بدون محاکمه یا با محاکمه نمایشی در مکانی نامعلوم محبوس نگاه دارد؛ بعد مقاماتش بیایند و محبوس بودن آنها را انکار کنند، در اذهان عمومی قطعا یادآور یک دیکتاتوری است. با این واقعیت کاری نمی توان کرد!


7.

رسانه های فارسی زبان خارجی حرف زیاد می زنند. و برای آنها وقت تخریب شما هم از راه می رسد، و رسیده است. اما متاسفانه با عملکرد درخشان صدا و سیما امروز قسمت بزرگی از مردم مخاطب آنها هستند و مانند آنها فکر می کنند.


با مردم حرف بزنید، کم و گزیده! مردم را با واقعیت های سیاست در ایران آشنا کنید، تعارف را کنار بگذارید تا رسانه های خارجی نتوانند هر تحلیل چرندی را به عنوان واقعیت و نتایج کشف و شهودشان به خورد مردم بدهند.


8.

شما رییس جمهور نظامی شده اید که مشکل اصلیش نه در دولت و نه حتی مجلس که در قوه قضاییه است. شما نیک می دانید که وقتی عدالت نباشد، هیچ نیست و توسعه، پیشرفت، فرهنگ، آزادی و همه چیز به کلماتی زیبا بدل میشوند که به درد نوشتن متون ادبی می خورند.


امروزه متاسفانه قوه قضاییه در شرایط خوبی به سر نمی برد. قاضیان ضعیف، نبود هیئت منصفه واقعی، عدم استقلال قضات، دخالت های سیاسی در کار قضا، توصیه های بزرگان در امر قضا، نقد ناپذیری و ... از مشکلاتی هستند که حلشان ضروری به نظر می رسد و شما تنها کافیست دخالت ها و اظهارنظر های شخص رییس قوه را بررسی کنید!

نامه ای به حسن روحانی - قسمت اول

جناب آقای حسن روحانی،

رییس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران،


سلام

اینجانب آرمان ستوده، ملقب به تات نویس فرزند تات زبان ملّت، متولد 1285 در شهرستان تاکستان یا هر کجای ایران، با توجه به فعالیت های این چند سال، میتوانم خود را یک کنشگر سیاسی نزدیک -و امیدوار- به اصلاحات به حساب آورده و از دیدگاه یک کنشگر سیاسی نامه ای سرگشاده خطاب به شما بنویسم.

بنده در این انتخابات ابتدا در ستاد دکتر عارف و پس از ائتلاف در ستاد شما، در جهت مشارکت بیشتر مردم و افزایش آرای شما فعالیت کرده ام و حال لازم میبینم نکاتی چند را به شما گوشزد کنم. برای این مهم بنده تا بدینجا تصمیم به نوشتن 3 نامه با رویکرد به مردم، سیاست و کنشگران سیاسی گرفته ام.



ابتدا این که از شما انتظار می رود امروز رییس جمهور تمام ملت ایران باشید. اما همین تمام ملت ایران واجد ظرافت هاییست که بی توجهی به آنها منجر به هزینه هایی می شود که در قبل از انقلاب، دهه اول انقلاب و دولتهای اصلاحات پرداخت شده است. همین باعث شده است قسمت اول نامه را به مردم، مخاطبان شما و به طور کلی این این ظرافت ها اختصاص دهم.

1.

دقت کنید مهمترین عاملی که شما را از دیگر نامزدها جدا کرده و بیش از 50 درصد آرا را به شما اختصاص داده حمایت یک جنبش مردمی است که قبلا در حمایت از اصلاحات و همین طور میرحسین موسوی در انتخابات شرکت کرده بود. از فعالیت های تشکلی - ستادی شما گرفته تا مردمی که به شما رای دادند.

و مهمترین خواسته های این قشر رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی و نامزدهای محبوس، و همین طور به دست آوردن آزادی های اجتماعی است و البته نکات مهمی که در بخش اصلاحات سیاسی به آن ها خواهم پرداخت. دقت کنید، سرخوردگی دوباره بسیار پرهزینه تر خواهد بود.

این قشر از مردم تا به حال هر بار به صورت حداکثری وارد صحنه شده اند؛ یا انتخابات را به سمت خود برده اند، یا طرف مقابل را مجبور به واکنش های عجیب و پرداخت هزینه نموده اند، اما تجربه نشان می دهد سابقه ناامید شدن و خسته شدن را نیز دارند.


2.

رای بالای شما نشانه اقبال مردم به اعتدال و عقلانیت گرایی و پرهیز از ایده آل گرایی و رادیکالیسم است. همین اعتدال شما البته برایتان در سیاست کشور نعمت خواهد بود، اما باید دقت شود که برخی مسائل حیاتی مناسب برای حل شدن در این فضا نیستند.

ضمنا دقت کنید که برای انتخاب شما به نوعی میتوان گفت که یک توافق دولت-ملت شکل گرفت، وگرنه گفتمانهایی مانند آنچه قالیباف و جلیلی از آن دم میزدند، قدرت سیاسی کمی ندارند. ترس سوء استفاده از شما میرود که در بخش کنشگران سیاسی آن را باز خواهم کرد.

و من شما را به رعایت و ترویج واقع بینی توصیه میکنم.


3.

نه شما سیدمحمد خاتمی هستید؛ و نه مردم نسل سوم، که برایتان عاشقانه های فانتزید از عبای شکلاتی بنویسند. البته شخصیت خاص سیدمحمد خاتمی را بایست ستود اما امروز مردم از شما انتظار دارند.

از همین امروز خود را برای 4 تا 8 سال نقد و اعتراض از هر طرف آماده کنید، شما باید به جای عبای شکلاتی، عبای آهنین بپوشید.


4.

انتظاری که از شما ندارم، شروع علنی اصلاح وضعیت دگراندیشان است. رجوع کنید به دگراندیشان، اقلیت یا هر نام دیگری

اما دقت کنید شما این فرصت را دارید که حداقل اکثریت قریب به اتفاق مردم شما را رییس "جمهور" میدانند. درست است که بسیاری از کنشگران سیاسی به پلان های تکراریشان ادامه خواهند داد و همان طور که خاتمی را تخریب می کردند سراغ شما هم خواهند آمد. اما این اتفاق مایه بقای کنشگران حداکثری است که تنها در صورت مخاطره منافعشان اتفاق نخواهد افتاد. در این باره خواهم نوشت، اما اگر مردم را می خواهید، فعالیت حرفه ای رسانه ای را جدی بگیرید.


5.

مردم ما شایسته و تشنه احترامند؛ تاثیرات احترام و گفتگوی درست در مردم شگفت آور است. از شما انتظار میرود هر آن چه را که دکتر احمدی نژاد خراب کرده، حداقل خرابتر نکنید!

کم حرف بزنید و گزیده؛ منطقی و واقع بینانه، همین یک تفاوت با محمود احمدی نژاد انتخاب 4 سال دیگر شما را تضمین خواهد کرد!

حتی اگر به مردم دروغ میگویید آن را مانند صدا و سیما به همراه با توهین به شعور مردم به خورد آنها ندهید!



6.

سعی کنید مسائل حل نشده را حل کنید. یا حداقل نیتتان را برای حلشان نشان دهید. کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای، فساد و خیانت های اقتصادی دولتهای احمدی نژاد، دخالت نظامیان. برای مثال، کسانی مانند علی فلاحیان وزیر اطلاعات قتل های زنجیره ای، برای شما برنامه های زیادی خواهند داشت که عدم هشیاری موجب از دست رفتن پایگاه مردمی شما خواهد شد. 

هر چند شما در نشست ها و مصاحبه ها نشان داده اید که تجربه آن همه مذاکره دیپلماتیک سرمایه خوبی است برایتان!



7.

دقت کنید، امروزه اصولگرایان به قول خودشان "با رسانه های بیگانه همصدا شده اند!" از دید بنده هیچ اشکالی ندارد؛ اما رسانه های خارج از ایران تماما در تلاشند نشان دهند اتفاقی نیفتاده است و شما نزدیک به همان قبلی ها هستید و از این تحلیل های سطحی اما خوش آب و رنگ، به کار بستن منش خاتمی در مواجهه با مخالف به همراه دقت به کار رسانه ای به راحتی می تواند تاثیرات این حرف ها را خنثی کند.

کاری کنید چیزی نداشته باشند که بگویند. مردم خواهند فهمید.


8.

بالاخره امروز باید یکی پیدا بشود هنر و مخصوصا موسیقی را علنا به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای مفید و حیاتی در جامعه به رسمیت بشناسد. در باب موسیقی، حرمت زدایی، افزایش امکانات و همین طور ترویج و ترغیب مردم و صدا و سیما به پرداختن به آن ضروری به نظر میرسد.

برای ایران و نظام اسلامی آن زشت است که در مناظره تمام کاندیدها در باب هنر بگویند و نام "موسیقی" را نیاورند. مردم هم یاد خواهند گرفت، شما فقط سعی کنید این فرصت را فراهم کنید.



نکته های 8 گانه!

1.

سرعت شمارش آرا در انتخابات 92 بسیار کمتر از سال 88 است. کسی نمی داند علت دقت بیشتر است یا روش شمارش!!

2.

در انتخابات تاکستان اتفاقات جالبی رقم خورده است. حال رابطه این اتفاقات و مهندس رحمانی و حاج آقای اسلامی دیدنی خواهد بود. هر چند ما در تاکستان عادت نداریم شورا را بدون برادر یا نزدیکان نماینده ببندیم!

3.

اختلاف آرای روحانی با رقبا تا بدینجا بسیار زیاد است. این نکته حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. این که حسن روحانی، 3 برابر قالیباف و 4 برابر جلیلی رای داشته باشد، نشان از حمایت یک جریان اجتماعی بزرگ از او دارد.

4.

به نظر می رسد، از اولین خواسته های هواداران حسن روحانی، رفع حصر یا حداقل تعیین تکلیف نامزدهای دربند و همین طور زندانیان سیاسی است.


5.

خبرگزاری فارس، تا دیشب سبدهای رای اصولگرایان را از اصلاح طلبان جدا کرده بود اما امروز که آرای اصلاح طلبان بیشتر است، صندوقها را حذف کرده و صرفا به اعلام آرای نامزدها پرداخته است.

6.

در انتخابات گذشته نسبت آرا تا لحظه آخر کاملا ثابت ماند. در این انتخابات باید دید که چه میشود.

7.

احتمال رفتن انتخابات به دور دوم زیاد است. در آن صورت البته با توجه به مجموع آرای اصولگرایان و وجود پتانسیل آمدن تحریمی ها پای صندوق، شانس روحانی بیشتر خواهد بود، اما به شرط داشتن برنامه و فعالیت.

8.

شاید بتوان از نتیجه آرا این نتایج را گرفت:

+ مردم از سیاست خارجی راضی نیستند.
+ مجموع آرای اصولگرایان کمتر از حسن روحانیست.
+ احتمالا جنبش سبز هنوز تاثیرگذار است.
+ جمله های خاصی که روحانی گفت، مربوط به شخص او نیست. مردمی هم پشت سر او هستند!


فتنه - آمار غیررسمی


بر خلاف انتخابات 88 که همه از زود اعلام شدن نتایج تعجب کردند، تا به این لحظه هیچ آمار رسمیی از صندوق ها در دست نیست. اما تمامی آمارها نشان از پیش بودن حسن روحانی (جز در حوزه مشهد) دارند.


داشتم فکر می کردم، احتمالا میرحسین موسوی در چنین موقعیتی سخنرانی شب انتخابات خود را انجام داد و به قول دوستان، سر آغاز فتنه شد!!!


پینوشت ساعت 4:45 دقیقه بامداد: هنوز خبری از وزارت کشور نیست و مردم در حال ساختن جوکهای گوناگون از این واقعه هستند. برای اعلام نتایج بسیار دیر است و اصولا باید نتایج یکجا اعلام شود.


آمارهای کاملا غیر رسمی برای تاکستان این گونه گفته اند:

حسن روحانی 27947

باقر قالیباف 7656

سعید جلیلی 6940

محسن رضایی 3454

علی اکبر ولایتی 3380

محمد غرضی 686


جالب است که این آمار آرای باطله ندارد. تنها به این دلیل ثبتش کردم که با آمار رسمی بعدا مقایسه کنیم.

حقایق 8 گانه!

حقایق 8 گانه در چند ساعت مانده به انتخابات 92


1.

سایت

http://ipos.me/

تا همین قبلتر ها که قالیباف در نظرسنجیش اول بود، برای بازدیدکنندگان مهیا بود و امروز که حسن روحانی در آن از قالیباف پیشی گرفته است، فیلتر شد!


2.

در اکثر کشورهای دنیا وقتی مشارکت از حد و حدود 50 - 60 درصد بالاتر میرود، مشارکت بالا در انتخابات به عنوان یک حرکت اعتراضی شمرده می شود نه تایید نظام حاکم.

این که مردم 100 درصد در یک انتخاباتی شرکت کنند نشان می دهد یک منازعه شدید سیاسی در کار است. نه این که همه با امام راحل ره تجدید بیعت کرده اند!


3.

در قزوین نصف ماشین هایی که با عکس های سعید جلیلی جا به جا میشوند، در تصاحب "لباس شخصی"ها هستند. برای این عده هر کسی آزاد است، جز طرفداران روحانی و رنگ بنفش!


4.

این انتقاد یا همان ((مچ گیری)) "مذاکره با کدخدا" سعید جلیلی، در مناظره مطرح شد و پاسخش را روحانی داد. اما جلیلی هنوز هر جا میرسد این موضوع را تکرار می کند و صدا و سیما هم همان قسمت را در منتخب باز پخش می کند.


بدون اشاره به مناظره احمدی نژاد و کروبی، کاملا مرام احمدی نژادی را نهادینه می کند این سعید جلیلی.



5.

به نظر میرسد قالیباف با حضور ضعیف در مناظره آخر، و گرفتار کردن خودش در پرونده کوی دانشگاه و سالگرد و مجوز راهپیمایی در حال پایمال کردن آن همه پول و فعالیتی است که برای این انتخابات صرف کرده است.


6.

جلیلی با آن نقشی که در مناظره ها ایفا کرد، بسیاری از تحریمی ها را به رای دادن مجاب کرد. به نظر می رسد هدف بسیاری از تحریمی ها جلوگیری از برنده شدن او، و در مرحله بعد قالیباف است!

هر چند تعطیلی دانشگاه ها، برخوردهای امنیتی، کنترل فضای رسانه ای، عدم آزادی مطبوعات و نشریات و شواهد دیگر نشان می دهد این بار مشارکت حداکثری آن چنان هم مطلوب بعضی ها نیست!


7.

این بار انتخابات و گفتمان های انتخاباتی سالم تر و برای حکومت امن تر هستند. چرا که قشر زاویه دار با حکومت این بار مطمئن به برد نیست، و همچنین امید کافی به انتخابات سالم ندارد. همین باعث میشود التهاب فضا کمتر باشد و در نتیجه اوضاع برای اتفاقات جالب آماده گردد!


8.

و در آخر، مردم ایران نزدیک یک قرن است مسیر خود را به سمت [اگر نگوییم دموکراسی] حقوق حقه سیاسی، و آزادی های مشروع اجتماعی خود آغاز کرده اند. هر بار مشارکت سیاسی و تکرار شدن بحث ها و تحلیل ها و استفاده از بازوهای تصمیم گیری مردم را قوی تر کرده و قسمتی از راه این جامعه را طی می کند. و اما هر بار سکوت و قهر ایستادن در کنار مسیر است.