تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تحریم؛ گفتمان دشمن؛ و یک سوال!

در ابتدا باید عذرخواهی کنم از تمامی مخاطبین و همین طور جناب فیروزی؛ بابت این که قول داده بودم که در نوشته بعدی با یک پست رنگی در خدمتشان باشم.

راستش این نوشته را تا نصف نوشتم؛ اما عذرخواهی نگارنده را بابت موکول کردن تکمیل و انتشار آن به یک فرصت مناسب پذیرا باشید. واقعا در این روزها در شرایطی نیستم که بتوانم یادداشتهای مثبت و امیدوار کننده بنویسم! هر کار می کنم درست از آب درنمی آید...


و اما موضوعی که امروز می خواهم با آن بپردازم باز نقد و سوالی بر «گفتمان دشمن» آقای پناهیان است که به یمن روزگار پرتناقض امروز طرفدار زیاد دارد. 

سوال بسیار ساده است:

این همه که می گوییم باید به دشمن نگاه کرد!!!! و از واکنش او همه چیز را فهمید، به گزارش بهترین، معتبرترین و صادق ترین خبرگزاری های دنیا؛ یعنی فارس و مهر و رجانیوز غربیها اعتراف کرده اند که تحریمها بی تاثیر اند و باعث پیشرفت ایشان هم می شوند!

از تمام عزیزانی که به گفتمان دشمن علاقه دارند خواهش می کنم مرا روشن کنند؛ الان که غربیها دارند ما را در تحریم شدن تحسین می کنند و این را باعث پیشرفت ما می دانند؛ ما نباید شک کنیم که احتمالا داریم خطا می رویم؟!



پینوشت:

1.

کاش می توانستم بگویم الان تحلیلم از اوضاع سیاسی ایران و غرب از 88 تا به امروز چیست!

2.

گفتا ز که نالیم؟! از کیست که بر ماست؟!

3.

گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ | باز آ که توبه کردیم، از گفته و شنیده!

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 21:54

اگه بشه همون تناقضی رو که گفته بودی فهموند شاید امیدی باشه!

1- نصف تحلیلها رو اینه که : الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا
2- نصف دیگه هم رو این: وای وای ملکه الیزابت و اوباما و بوش و عمه ی دیوید بکهام و سورس و اصغر فرهادی و ... اینا همه از یک خانوادن و کل دنیا دست فراماسونرهاست و حتی تو رنگ چشم ما هم میتونن تأثیر بذارن.

مگر خداوند ما را به راه راست هدایت کند!!!

خط خطی ها چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 21:54 http://khat-khati-ha.mihanblog.com

این بالایی منم!

میم سین شنبه 17 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:46 http://khorramejan.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم
دوست عزیز سلام علیکم!
از آنجا که در این سنوات ماضی و مضارع آنچه بر پیکرۀ دین تاخته شده قابل تصور و اندازه گیری نیست لذا خواستم به اندازۀ وسعم دین خود را ادا کنم تا بتوانم برای هم عصریان خودم جا بیندازم که بین برداشتهای یک طلبه و اصل و مخ دین تفاوت بسیار است! این را هم بگویم که نباید رشد و اعتلای دین را که در این سالها همواره رو به ارتقا و تعالی بوده را نادیده گرفت! هر چند که عده ای با سوء برداشت ها و یا سوء استفاده هایشان از دین، آبروی خود را برده اند ولی باز هم نمی توان چشم بر این همه کار های عظیم که شکل گرفته بست از خود گذشتگی هایی که بنده با پوست و گوشتم آنرا لمس نموده ام تا بشود که یک قدم در راه دین تبلیغ نمود!
و اما اصل کلام!
آقای پناهیان پدر دین نیست!
فقط گزاره های شخصی خویش را از دین ارائه می دهد که فقط و فقط قابل مطالعه و نقد است و پایگاه و جایگاهی مافوق این برایش متصور نیست!
بعضا در سخنان این عزیز طلبه مشاهده می شود که فقط و فقط با دست اندازی به مطالب نقلی، اصلی را ارائه می دهد در حالیکه نقل به استقلال خود نقل و بدون در نظر گرفتن مبانی عقلانی ابتر و نا کار آمد است!
کل ما حکم به العقل حکم به الشرع را نباید از یاد برد!
آنچه قصد بنده از ارائۀ این کامنت بود این است که ایشان هم مانند بسیاری دیگر مطلبی را ارائه می دهند فقط و فقط همین و بس! حتمیت و قطعیت در مورد مطالب ایشان وجود ندارد و نباید این مطلب را به پای دین گذاشت ! شما اگر به مبانی ریاضیات و یا در علوم انسانی به منطق آشنایی داشته باشید به خوبی می توانید مطالب ایشان را تحلیل کنید!
بطور مثال : تأیید دشمن یعنی ما غلط عمل می کنیم و یا رد دشمن یعنی صحت طریق ما!
این مطلب فقط و فقط یکی از شروط وضعیت راه و روش ماست! شاید و شاید شرط لازم برای این امر باشد ولی شرط کافی نیست! دقت کنید ! عدم اطلاع عموم مردم ما به مبانی فلسفی و منطقی راه را برای همه گیر شدن و اصل تلقی شدن مواعظ یک طلبه باز می کند! قصد من خدای ناکرده بی احترامی و یا وهن جناب پناهیان نیست ! بلکه روی سخن بنده با عزیزانی ست که بدون اطلاع بر مبانی و فقط و فقط به علت حسن ظنی که نسبت به ایشان دارند از مطالب ایشان پیروی می کنند که این موجبات انحراف و انحطاط جامعه را در پی خواهد داشت زیرا همانطور که با یک کشمش گرممان می شود با یک لوبیا هم سردمان خواهد شد! اگر تا دیروز فلان جور تفسیر می کردیم امروز مجبور می شویم طوری تفاسیرمان را کش بیاوریم که بشود اوضاع فعلی را نیز در آن، جا دهیم!
در این زمینه آقای دکتر عماد افروغ مطلبی را در وبلاگ « در راه مدرّس » ارائه داده اند که در صورت فرصت انشاء الله آنرا تقدیمتان خواهم کرد!
در پایان! این بنده و شما هستیم که با اعتنای بیش از حد به یک مطلب آنرا بیش از آنکه بیارزد، ارزشمند می کنیم! این گناه امثال جناب پناهیان نیست ! ایشان نیز همانند ما مطالب خویش را ارائه می دهند ! این ما هستیم که می بایست پیرامون آن تعقل و تقکر کنیم و اگر با مبانی عقلی و اصولی مان تطبیق داشت به آن تن بسپاریم !
التماس دعا

من هم این دیدگاه را نقد کردم تا ضعفش را نشان دهم...
کاش به همه این طور نگاه کنیم و در توزیع آزادی، عدالت رعایت شود...

[ بدون نام ] یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 16:05

[ بدون نام ] یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 16:05

anahitafarshid دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:47

سلام، ما با غرب مذاکره و صحبت کردیم، حالا بگذارید با خودمان صحبت کنیم. در خواست گفتگوی ملی‌ برای باز سازی.

anahitafarshid دوشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:50

سلام، ما با غرب مذاکره و صحبت کردیم، حالا بگذارید با خودمان صحبت کنیم. در خواست گفتگوی ملی‌ برای باز سازی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد