تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

سال بد2: رابطه ی انتقاد و قدرت

سال بد آن سالی است که هر وقت کسی در قدرت است، دورش را تعدادی نوچه و پاچه خوار و قربانت گردم و اینها پر کنند، اما همین که روزگار افولش رسید همه تیغ انتقاداتشان را برکشند...


سال بد آن سالی است که مردم در آن جرات انتقاد از صاحبان قدرت را نداشته باشند...

سال بد آن سالی است که همان مردم هم زمان جو انقلابی و ادعای روشنفکری هم داشته باشند...


سال بد آن سالی است که تمام حرف های حساب و انتقادات به جا در میان خیل «انتقادات سوخته» گم شود!


سال بد آن روزیست که نه انتقادش انتقاد است و نه کسی اصلا برای نقد ارزش واقعی قائل است... انتقاد هم برای رفع تکلیف از مدیران پایین صورت گیرد و همه بگویند "شما که نه، ولی برخی از مدیران بد عمل می کنند" تا صرفا دهان آنها که می گویند چرا نقد نمی کنید بسته شود...

  • سال بد آن سالی است که مردم در آن جرات انتقاد از صاحبان قدرت را نداشته باشند...
  • سال بد آن سالی است که همان مردم هم زمان جوّ انقلابی و ادعای روشنفکری هم داشته باشند...

سال بد آن ساعتی است که کسی از قدرت پایین می آید! تمام مداحین ساکت می شوند؛ تمام منتقد منصف همه تخریبچی می شوند... همه وقتی قدرت دارد دنبال چیزهایی گشته اند که در هنگام افول از آنها استفاده کنند؛ غافل از این که تکلیف و مسئولیتی در کار است و راضیان به خراب شدن کارها و ساکتین هم مسئولند برای خودشان!


سال بد آن ماهی است که کسی در آن خود را نقد نمی کند؛ به نقد کسی درست گوش نمی سپارد، از کسی واقعا نمی خواهد او را نقد کند، منظور همه از نقد همان تشویق و به به و چه چه است...


سال بد آن سالی است که مسلمان در آن پیدا نمی شود. کسی که به فکر عاقبت کارهایش باشد و همواره بیش از همه از خودش و جهل خودش بترسد...


و بالاخره سال بد، آن سالیست که حتی روشنفکران هم به سبک سیاسیون ضربه بزنند و تخریب کنند و رقبا را از میدان به در کنند...



زین همگنان سست عناصر دلم گرفت      شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

نظرات 2 + ارسال نظر
خط خطی ها یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 http://khat-khati-ha@mihanblog.com

دوستی می گفت یکی از راههای برای شرایط بهتر کشور افزایش سطح آگاهی مردمه!
چیزی که تو سالهای اخیر به شدت پایین اومده

این از وضع صدا وسیما
از اون طرف هم شبکه های ماهواره ای فارسی
این وضعیت سینما، فضای اینترنتمون، مطبوعات و ...
این هم از قشر دانشگاهیمون که همش درگیر کنکورن و درسهای هیچ و ...

والا در مدل حکومت داری غربی، مردم هر چه کمتر سیاسی باشند و بیشتر درگیر کار خودشان بهتر است!

در وضعیت ما انقدر مردم اذیت می شوند که مجبورند بیخیال شده و به زندگی خود برسند.

قسمتی از این البته مسئولیت کسانی مانند ماست که ادعای روشنفکری دارند...
نمی دانم ... واقعا نمی دانم!!!

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بدروزی!

میترا یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:10

معلومه که دل پر ز دردی داری. به قول خودت دنبال کمی روزگار بهتر و روزگار کمی بهتر می گردی. بله متاسفانه قشر دانشگاهی همه فکر و ذکرشون شده درس و کنکور. فکر می کنم دیگه دانشگاهام مثل قدیم دانشگاه نیس.

دانشگاه... واژه غریبی است!

ممنون از این که وقت گذاشتید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد