تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

تات نویس

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان | هزار جام نخورده که در رگ تاک است

نامه: سپاسگزاری!

سلام!

بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد   ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید

اینجانب تات نویس؛ به نوبه خودم از تمامی برادران (بسیجیان، هیئت ها، ارتشهای سایبری، نظامیان و ...) بابت بزرگ کردن شخصیتی چون شاهین نجفی سپاسگزاری می کنم!

از همه دوستانم سپاسگزارم که واکنشی که به شاهین نجفی نشان دادند بسیار شدیدتر و حتی معکوس آن واکنشی بود که به کوی دانشگاه و داستان کهریزک نشان دادند!


از آنجا که یک منافق هستم، سپاسگزاری می کنم بابت این که شاهین نجفی را در حد سلمان رشدی بزرگ می کنید... و اجازه می دهید بیاید این بار از این که قبلا قاری بوده است بگوید و از ایمانش برای جهانیان حرف بزند...

از آنجا که یک فتنه گر غرب زده هستم، تشکر می کنم که باعث شدید شاهین نجفی موقعیت مصاحبه با اشپیگل را پیدا کند؛ تا سخن به قول شما "اپوزیسیون فرهنگی ایران" به گوش تمام دنیا برسد و تمام دنیا برای دمکراسی در ایران اشک تمساح بریزد و حاملان دمکراسی برای ایران را مورد حمایت و مرسوله را مورد بیمه خود قرار دهد!!!

سپاسگزارم که طوری وانمود می کنید، که انگار حرفی ندارید از خودتان و برای حرف زدن حتما یکی باید بیاید به شما بهانه بدهد...

سپاسگزارم که کاری می کنید که کسی بتواند شما را "تشکل و جریان حکومتی" بنامد و نشود از شما دفاع کرد... بگوید "برای من کاملا روشن بود که رژیم رو تحریک میکنه" و خیلی راحت حرفش را گسترش بدهد و بنیادگرایی را اساسا به تحجر محکوم کند...

سپاسگزارم که اجازه دادید "مساله سخیفی چون توهین و تمسخر" بشود میدان مبارزه شما با این همه ادعا، با یک کسی که از نظر من تنها یک "آسیب دیده" است که خیلی چیزها را با هم اشتباه گرفته و با بیش فعالیش تمام عقده هایش را بروز می دهد... من این آسیب ها و ریشه هایش برایم مهم است؛ اما شاهین نجفی اساسا برایم جدی نیست!

خلاصه دست مریزاد، خوب آب به آسیاب دشمن ریختید و کار ما و امثال ما را راحت کردید. اصلا برای مدتی به ما مرخصی دادید!!!


خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند... آمین!

تات نویس

21 خردادماه 1391


به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست

زحمتی می کشم از مردم نادان که مپرس...

نظرات 6 + ارسال نظر
نویسنده دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:18

شاید ما در تشخیص دوست از دشمن اشتباه کرده ایم!! گاهی انسان به دشمنی با خود برمیخیزد...

"خداوند دشمنان ما را از جاهلان قرار داده "

آینه چون نقش تو بنمود راست - خود شکن آئینه شکستن خطاست

ممنون از وقتی که گذاشتید...

قطعا آیینه شکستن خطاست. . .

طاهرخانی سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:01

خفه شو دیگه.
آبروی هرچی تاکستانی بردی

خداوند بابت حفظ آبروی تاکستانی ها شما را حفظ کند!

نامه هایی به پسرم سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:07

بنده به عنوان مشتی از خروار مخاطبان، با خواندن این وبلاگ برای تاکستان و تاکستانی ارزش و احترام بیشتری قائل شده ام.

نظر لطف شماست...

علیرضا چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:58 http://www.tirmah63.blogfa.com

متن عالی بود و به نکات ظریفی اشاره شده بود.واقعا وز وز مگس رو باید با بلندگو جواب داد؟

ممنون... هر چند خیلی تشبیهتان را نپسندیدم...

میترا شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:12



اونایی که باید می گرفتن با یه اشاره می گیرن مگه اینکه خودشونو به کر بودن و نفهمی زده باشن

کلا!

میترا شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:20

نمیدونم منظورت از بیش فعالی و عقده چیه اما من فکر می کنم ریشه همه اتفاقات اطراف ما سیاسی بازی و سیاست زدگیه نه عقده و مشکل روانی. سیاسی بازیهایی که با شلوغ کردنای یه عده آدم مزدور یا واقعا ساده لوح و زودباور تا اینجاها کشیده میشه

تعدادی از آهنگ های شاهین نجفی را بررسی کنید، منظورم را متوجه می شوید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد